لندن
CNN
–
زمانی که عربستان سعودی و ایران روز جمعه در پکن به خاک سپردند، لحظهای بود که هم برای خاورمیانهای که بر اساس رقابت چند دههای آنها شکل گرفته بود و هم برای نفوذ فزاینده چین در منطقه نفتخیز، بازی را تغییر داد.
اعلام تعجب آور بود اما انتظار می رفت. دو قدرت منطقه ای نزدیک به دو سال است که در حال مذاکره برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک هستند. در برخی مواقع، به نظر می رسید که مذاکره کنندگان پاهای خود را به تعویق می اندازند، بی اعتمادی عمیق بین دو کشور غیر قابل تحرک به نظر می رسید.
گفتوگوهای ایران با عربستان سعودی همزمان با شکست مذاکرات ایران و آمریکا برای احیای توافق هستهای 2016 آغاز شد. به نظر می رسید که نتایج هر دو مجموعه مذاکرات ایران به هم مرتبط باشند – ریاض و واشنگتن مدت هاست که در سیاست خارجی قفل شده اند.
اما تغییر در اتحادهای منطقه ای در حال انجام است. روابط عربستان سعودی با آمریکا در سال های اخیر تیره شده است، در حالی که جایگاه چین افزایش یافته است. برخلاف واشنگتن، پکن توانایی فراتر رفتن از رقابتهای بسیاری را که خاورمیانه را در بر میگیرد، نشان داده است. چین روابط دیپلماتیک خوبی با کشورهای منطقه برقرار کرده است که به دلیل تقویت روابط اقتصادی، بدون سخنرانی غربی در مورد حقوق بشر انجام شده است.
در نگاهی به گذشته، پکن برای سالها آماده است تا آخرین دستاورد دیپلماتیک خاورمیانه درگیر درگیری را میانجیگری کند و همزمان بر کاهش نفوذ منطقهای ایالات متحده تأکید کند.
تریتا پارسی: «در حالی که بسیاری در واشنگتن نقش نوظهور چین به عنوان میانجی در خاورمیانه را یک تهدید میدانند، واقعیت این است که خاورمیانه باثباتتر که در آن ایرانیها و سعودیها در گلوی یکدیگر نباشند، به نفع ایالات متحده است». معاون اجرایی موسسه کوئینسی مستقر در واشنگتن روز جمعه در توییتی نوشت.
پارسی استدلال می کند که این تحول باید لحظه ای از درون نگری در سیاست خاورمیانه ای واشنگتن را آغاز کند. وی افزود: آنچه باید تصمیم گیرندگان آمریکایی را نگران کند این است که اگر این به یک هنجار جدید تبدیل شود: ایالات متحده آنقدر درگیر درگیریهای شرکای منطقهای ما میشود که قدرت مانور ما از بین میرود و نقش گذشته ما به عنوان یک صلحساز به طور کامل به چین واگذار میشود.
توافق روز جمعه می تواند نوید دهنده پایان یک دوران خون آلود در خاورمیانه باشد. ریاض و تهران از زمانی که انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 یک حکومت دینی شیعه و ضدغربی را برپا کرد، با یکدیگر اختلاف نظر داشتند.
این تنش ها پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 که به درگیری داخلی تبدیل شد، شروع به تشدید به یک جنگ نیابتی در سطح منطقه کرد و ایران و عربستان سعودی برای نفوذ در این کشور نفت خیز عربی با هم رقابت کردند.
درگیریهای مسلحانه که شبهنظامیان مورد حمایت عربستان را در برابر گروههای مسلح مورد حمایت ایران قرار داد، در دهه و نیم پس از آن، بیشتر منطقه را فراگرفت.
در یمن، کمپین نظامی ائتلاف به رهبری عربستان سعودی برای سرکوب شورشیان مورد حمایت ایران، یکی از بدترین بحرانهای بشردوستانه در جهان را آغاز کرد. در سوریه، ایران از بشار اسد، رئیسجمهور سوریه حمایت میکرد، زیرا او با مردم خود وحشیانه رفتار میکرد، اما نیروهایش را در مقابل شورشیان مورد حمایت عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج قرار داد. در لبنان نیز، ایران و عربستان سعودی از جناحهای مختلف حمایت کردهاند و به بحران سیاسی دو دههای کمک کردهاند که تلفات اقتصادی و امنیتی زیادی را بر این کشور کوچک شرق مدیترانه وارد کرده است.
روابط دیپلماتیک در سال 2016 زمانی که عربستان سعودی روحانی برجسته شیعه سعودی نمر النمر را اعدام کرد و آشوبگران در تهران سفارت عربستان را به آتش کشیدند، رسماً قطع شد.
اما تعدادی از مشکلات اقتصادی ناشی از همهگیری و جنگهای پرهزینه ممکن است اشتها را برای درگیری کاهش داده باشد و مقامات سعودی و ایرانی میگویند که مشتاق هستند ورق را در آن فصل تاریک ورق بزنند.
به نظر می رسد تنش زدایی بسیار فراتر از ازسرگیری روابط دیپلماتیک است. مقامات سعودی و ایران می گویند که آنها همچنین برای اجرای مجدد پیمان همکاری امنیتی چند دهه قدمت و احیای یک توافق قدیمی تر در زمینه فناوری و تجارت تلاش خواهند کرد.
این یک خبر خوب نادر برای منطقه ای است که هنوز از رقابت خود در حال فروپاشی است. این که چگونه انجام می شود – و اینکه آیا می تواند ویرانی ایجاد شده توسط این رقابت را خنثی کند یا خیر – باید دید.
اما تحلیلگران می گویند که اهرم فزاینده چین در منطقه به جلوگیری از شرط بندی هر دو کشور کمک کرد و یک محاسبات سیاسی منسوخ شده را تغییر داد که زمانی پایتخت های غربی را محتمل ترین مکان برای توافق های منطقه ای می کرد.
علی شهابی، تحلیلگر سعودی که با تفکرات رهبری عربستان سعودی آشناست، به سی ان ان گفت: چین اکنون پدرخوانده این توافق است و با توجه به اهمیت استراتژیک چین برای ایران، این اهمیت فوق العاده ای دارد.
اگر ایران این توافق را زیر پا بگذارد، به روابطش با چین که اعتبار کامل خود را در توافق سه جانبه گذاشته است، لطمه خواهد زد.»