reza0088banner

نظر یک شرور جدید در & تد لاسو& وجود دارد

یادداشت ویراستار:دیوید ام پری روزنامه نگار، مورخ و مشاور ارشد دانشگاهی در بخش تاریخ دانشگاه مینه سوتا است. متیو گابریل استاد مطالعات قرون وسطی و رئیس دپارتمان دین و فرهنگ ویرجینیا تک است. آنها از نویسندگان مشترک “عصر روشن: تاریخ جدید اروپای قرون وسطی” هستند. نظرات بیان شده در اینجا متعلق به نویسندگان است. نظر بیشتر را در CNN بخوانید.



CNN

توجه: این تفسیر حاوی اسپویلرهای فصل سوم «تد کمند» است.

بازگشت مورد انتظار «تد لسو» – در فصل سوم و آخرش – در راه است و سریال یک شرور جدید دارد: گذشته. در فصل گذشته، اکثر شخصیت ها با یک انتخاب عمده روبرو شدند و به نوعی مکاشفه و انتخاب رسیدند. اما اکنون کار شروع می شود.

دیوید پری

متیو گابریل

در پایان فصل دوم، تد، مدیر AFC ریچموند، سرانجام به درمانگر خود در مورد خودکشی پدرش گفت، اما به خاطر کار در انگلیس در آخرین زندگی‌اش در کانزاس احساس گناه می‌کند و هنوز هم همسر سابقش را دوست دارد. ربکا، مالک تیم، باید در مراسم خاکسپاری پدرش شرکت کند. در آنجا، او با مادرش صحبت می کند که پدرش به او خیانت کرده و با این احساسات دست و پنجه نرم می کند.

از نظر انتقادی، به نظر می‌رسد که نویسندگان هم خودکشی و هم ربکا را که پدرش را در حال خیانت می‌گیرد در همان جمعه سیزدهم سال 1991 قرار داده‌اند. این روز، داستان منشأ هیولاهای گذشته آنهاست، و اگر ارواح واقعی نباشند، هر دو شخصیت تسخیر شده باقی می‌مانند. با این حال، تاریخ آنها.

گذشته هایی که هنوز گریبان بقیه شخصیت های اصلی را می گیرند، مانند این پدران مرده دراماتیک نیستند. نیت، اعجوبه تاکتیک‌های فوتبال، در تلاش است تا دریابد که چرا موفقیت او را خوشحال نمی‌کند. افسوس، او توسط روپرت، شوهر سابق ربکا، که او را برای مربیگری یک تیم فوتبال رقیب استخدام می کند، جذب می شود. کیلی، مدل سابق که حرفه ای روابط عمومی شده است، کسب و کار خود را راه اندازی می کند. دوست پسر او روی، ستاره بازنشسته فوتبال که به مربیگری AFC Richmond تبدیل شده است، سعی می کند برای او خوشحال باشد، اما خوشحال بودن واقعاً کت و شلوار قوی او نیست.

و به همین ترتیب ادامه می‌یابد، در داخل و خارج از زمین، هر شخصیت به درک چالش‌هایی که با آن روبه‌رو است نزدیک شده است، اما تصمیم‌گیری بسیار دور باقی می‌ماند (به جز سم، فوتبالیست نیجریه‌ای، که واقعاً به نظر می‌رسد همه چیز را فهمیده است). حتی در زمین، تیم فوتبال دوباره به لیگ برتر برتر صعود کرده است، اما آیا واقعاً می توانند حتی رقابت کنند؟

جرمی سویفت و هانا وادینگهام وارد

در پایان قسمت اول فصل جدید، این موضوع به این معنی نیست که طرح داستان ضخیم تر می شود (خطوط داستان به وضوح در قسمت پایانی قبلی تلگراف شده بود)، بلکه پیچیدگی ها در نهایت ظاهر می شوند. هر شخصیت باید با تاریخچه های فردی خود و پیامدهای انتخاب های خود روبرو شود، اما باید با عواقب انتخاب های دیگران نیز مقابله کند. همه افراد در مدار AFC ریچموند درگیر هستند و حداقل در ابتدا این یک مشکل به نظر می رسد – مردم در جهان های کوچکی که برای نگرانی های خود ساخته اند گیر کرده اند و پیدا کردن مسیر خود را برای همه آنها دشوارتر می کند. همانطور که تد در استعاره ای به خصوص آماده توضیح می دهد، وقتی او تیم را در اوایل فصل سوم به فاضلاب لندن می برد، گرفتگی می تواند مشکلات بزرگی ایجاد کند (مانند خوب بازی نکردن در زمین. همچنین، وبا).

اما این درهم تنیدگی فرصت هایی را نیز ایجاد می کند. اگر عاقلانه و عمداً به هم متصل شویم، می‌توان اجازه داد که همه زباله‌های ما به سادگی از بین بروند.

علیرغم همه بحث هایی که برعکس وجود دارد، «تد لاسو» هرگز نمایشی در مورد اینکه فقط یک مرد خوب است نبوده است. در عوض، سری Apple TV+ به طور مداوم تلاش کرده است تا چالش‌ها و فرصت‌هایی را که از کشف آنچه به یکدیگر مدیون هستیم، آشکار کند، اگر بخواهیم به یک جامعه تعلق داشته باشیم. چیزی که به هر یک از ما مدیون هستیم، مراقبت یا عشق است، یا چیزی که در پایان فصل گذشته با آن تماس گرفتیم کاریتاس.

اما در حالی که سریال وارد فصل آخر خود می شود، زمان دارد تا آن درس ها را عملی کند. معلوم می شود که وحی نسبتاً آسان است. در واقع استفاده از آن مکاشفه برای ایجاد تغییر، چه در ابراز کریتاس واقعی (عشق بی خود) به دیگران و چه در تلاش برای قهرمانی در لیگ برتر برای اولین بار، بسیار سخت تر است.

بازگشت به آن بازدید از فاضلاب. این دیدار تقریباً یک فاجعه است – نه به این دلیل که کسی در آن می افتد، بلکه به این دلیل که وقتی تیم به نور خورشید برمی گردد با روحی از گذشته روبرو می شود.

زمانی که در فاضلاب بود، شخصی از تیم عکس گرفت و آن را در توییتر منتشر کرد. نیت که از تد جدا شده و اکنون مدیر تیم رقیب (و واقعی) لندن وستهام یونایتد است، از این عکس برای تمسخر تد و AFC ریچموند در یک کنفرانس مطبوعاتی تلویزیونی استفاده می کند. و این و همچنین واکنش تد در کنفرانس مطبوعاتی خودش است که به نظر می‌رسد موضوعی را آشکار می‌کند که نمایش را به سمت حل آن در پایان این فصل سوق می‌دهد. گذشته، و به طور خاص داستان‌هایی که شخصیت‌های ما درباره آن گذشته برای خود تعریف کرده‌اند، در پشت اعمال هرکسی در کمین هستند – گاهی اوقات دیده نمی‌شوند.

کریستو فرناندز، کولا بوکینی، توهیب جیمو و بیلی هریس در

نیت، در تمسخر تد، هنوز از این فکر می‌کند که تد او را رها کرده است. تد، به نوبه خود، با تد بودن، می‌تواند اوضاع را خنثی کند. او برای نیت آرزوی سلامتی می‌کند اما نشان می‌دهد که هنوز از کارهای نیت صدمه دیده است. بنابراین او در مورد توهین ناتی که خیلی ساده است شوخی می کند، سپس توهین های زیادی را که ناتی می توانست علیه تد به کار ببرد، مطرح می کند. او مطبوعات را درگیر می‌کند و آنها را در تمسخر او به توطئه‌هایی تبدیل می‌کند، اما در واقع راهی برای تضعیف دشمنی نیت.

باید گفت که نیت به نظر نمی رسد درسش را یاد بگیرد و می بینیم که با ناامیدی کامپیوترش را به هم می زند. اما ربکا، که از تد خواسته بود «بیشتر بجنگد»، در این فصل متقاعد شده است که جامعه را می توان از طریق عشق، از طریق کاریتاس، از طریق طنز ساخت، نه لزوماً در تقابل با افرادی که با شما خصمانه برخورد می کنند. اما اینکه چگونه داستان‌هایی را درباره خودمان تعریف می‌کنیم، چه از طریق جوک‌های تحقیرآمیز مانند تد یا تمسخر تیز مانند نیت، آنچه ممکن است را شکل می‌دهد.

به عنوان مورخان، ما دوست داریم به دانش‌آموزان خود وقتی با معما مواجه می‌شوند – با مشکل معنای چیزی – بگوییم که همیشه بهتر است که برگردند. فونت های نام(“به منابع”). ما این کار را به این دلیل انجام می‌دهیم که داستان‌هایی که مردم درباره گذشته تعریف می‌کنند، خواه در مورد یک ملت باشد یا یک رابطه عاشقانه، به مرور زمان روی هم انباشته می‌شوند. این هسته اصلی تاریخ است. کنار زدن همه آن لایه ها لزوماً ما را به حقیقت خاصی در مورد معنای چیزی نمی رساند، اما به ما کمک می کند تا بفهمیم چرا سوگند چگونه داستان های خاصی در مورد یک رویداد گفته شده است. تاریخ به طور کامل بر اعمال ما حکومت نمی کند، اما حداقل تا حدی شکل می دهد که چگونه به جایی که هستیم و چرا فکر می کنیم انتخاب هایمان اینقدر محدود است.

فصل سوم «تد کمند» نشان می‌دهد که شبحی در غرب لندن وجود دارد – شبح گذشته. تد هنوز از تصمیم خود برای آمدن به لندن در عذاب است. ربکا همچنان تحت تعقیب رابطه اش با روپرت است. کیلی به خاطر شغل جدید و رابطه اش با روی گیج شده است. و نیت نمی تواند از اقدامات گذشته خود نسبت به تد در پایان فصل گذشته فرار کند.

همانطور که در کنار AFC ریچموند و ریشه‌یابی آن را دنبال می‌کنیم، فقط می‌توانیم امیدوار باشیم که تد و هر کس دیگری نیز به گذشته فکر کند، بفهمد چرا در جایی که هستند، و متوجه شود که می‌توانند از آن گذشته برای یافتن جهان‌های ممکن بهتر استفاده کنند.

Serena Wells

معتاد عمومی رسانه های اجتماعی. متعصب افراطی سفر. فریلنسر متعصب وب. مستعد حملات بی تفاوتی. زیاد می افتد

تماس با ما