در یک بعد از ظهر سرد ژانویه، آیلین کلی، پادکست و اینفلوئنسر، از یک خبرنگار در اتاق زیر شیروانی بزرگش در Lower East Side استقبال کرد. او اجناس نمایش خود را پوشیده بود – یک سویشرت که روی آن کلمه “Prozac” نقش بسته بود (او همچنین نسخه های Wellbutrin و Lexapro را می فروشد). گلدانهای شیشهای روی کریدنزای مجاور شش دسته گل خشک شده، هدایایی از دوست پسرهای سابق که او سالها نگه داشته است، در خود جای داده بود. دو شمع قرمز در کنار سینی تنقلات سوختند.
او با خنده گفت: “ببخشید اگر به نظر می رسد که میز قرار گذاشتم.”
اماس. کلی یک اینفلوئنسر تحریک آمیز در اینستاگرام با بیش از 400000 دنبال کننده، یک وبلاگ نویس در زمینه آموزش جنسی و یک مجری پادکست است که با شخصیت های فرهنگی و غذاهای آتش زا در مورد موضوعاتی از جمله زندگی جنسی و اقامتش در بیمارستان روانی مصاحبه می کند. او مانند دیگر چند خط فاصله سحابی که در محدوده محلههای اطراف سوهو و لوور ایست ساید زندگی میکنند، نسخهای از خود را در محیط تئاتری اینترنت اجرا میکند. بیش از هر سرمایه گذاری خاصی، یک زندگی بافت دار و دراماتیک خانم است. محصول کلی.
به یاد دارم که پدرم در دبیرستان به من گفت: هرگز چیزی را در اینترنت قرار نده که دوست داری معلمت ببیند. و من اینطور گفتم: “خب، اوه. من به معنای واقعی کلمه همه چیز را در اینترنت قرار دادم.» او گفت.
در سال 2016 توسط یک مقاله نیویورک پست مورد توجه قرار گرفت، خانم. کلی 27 ساله تمام دوران بزرگسالی خود را در فضای مجازی گذرانده است. او قبل از رونق OnlyFans عکس های سلفی خطرناکی منتشر کرد. درست زمانی که درمان و فرسودگی شغلی تبدیل به موضوعاتی جدی برای اینفلوئنسرها شده بود، او درباره مبارزات سلامت روان خود صحبت کرد. سالها قرار گرفتن در معرض او، اگر نگوییم کاملاً شهرت دارد، اما چیزی در فاصلهای نزدیک برای او به ارمغان آورده است. پیروان اصلی او – عمدتاً زنان جوان – پیوند قوی با او احساس می کنند.
اوندین وینائو، دوستی که خانم را می شناسد، گفت: “هر بار که ما به هر جایی می رویم، طرفداران واقعی او را متوقف می کنند.” کلی از 16 سالگی به او کمک می کند تا مهمانان پادکست را انتخاب کند، که شامل نویسنده تائو لین و وکیل ترامپ مایکل دی کوهن و همچنین کارشناسان مراقبت های بهداشتی می شود، مانند یک پزشک کوه سینا که در پیشگیری از خودکشی تخصص دارد.
پادکست اکنون خانم است. شیوه اصلی نمایشگاه گرایی کلی. بازی با تراپ آشنای زن زیبا و غم انگیز، خانم. کلی گزارشهای صریح از زندگیاش را در «Going Mental» به اشتراک میگذارد، که تمایل دارد از موضوعاتی مانند مراقبت از خود و ایدههای مرسوم در مورد سلامتی دور شود.
پادکستهای امیلی راتاکوفسکی و جولیا فاکس، که حکایتهای شخصی را با مصاحبههای متمرکز بر سلامت جنسی و فرهنگ پاپ ترکیب میکنند، نزدیکترین مشابه آن هستند – نه «گوپ». به گزارش رسانه عزیز، یک شبکه پادکست که سال گذشته «Going Mental» را خریداری کرد، این برنامه در ماه بیش از 100000 بار در Spotify دانلود می شود.
“در Eileen-land چه خبر است؟” او پاییز گذشته در یک قسمت انفرادی از پادکست از خود پرسید، قبل از اینکه وارد یک مونولوگ 30 دقیقهای شود که از سبک دلی به موضوعات جدیتر تغییر کرد: زندگی دوستداشتنی «پیشرو» او («من قطعاً در دوران دزدی از گهواره هستم.» در حال حاضر”)، رویاهای اخیر (“من در حال پیمایش اینستاگرام بودم، این دختری را دنبال می کردم که به طور تصادفی اضطراب زیادی به من می داد”)، تجربه او از درمان توسط همان درمانگری که مادرش در 8 سالگی درگذشت ( “ما خیلی سرنخ بازی کردیم”) و انگی که او گفت به دلیل تشخیص سلامت روانش (شخصیت مرزی) با آن روبرو شده است.
خانم “تنها راه مبارزه با شرم، فریاد زدن آن از پشت بام است.” کلی در یکی از قسمت های سال گذشته گفت. “اگر من از آن خجالت نمی کشم، پس هیچ کس نمی تواند من را به خاطر آن قضاوت کند، و اگر این کار را انجام دهد، من را آزار نخواهد داد.”
تارا ایزابلا برتون، که در کتابهایش «آیینهای عجیب» و «خودساخته: خلق هویتهایمان از داوینچی» در مورد سلامتی و رسانههای اجتماعی نوشته است، گفت: تسلط بر سلامت روان به یک سلاح جدید قدرتمند در زرادخانه تأثیرگذاران تبدیل شده است. به کارداشیان ها.»
دکتر “آنها نقش سرگرم کننده و مخزن فرهنگی روان رنجورهای ما را متعادل می کنند.” برتون گفت. او ادامه داد که تأثیرگذاران سلامت روان، «بیننده را با مبارزات خود به نوعی صمیمیت دعوت میکنند، به نحوی که شاید اینفلوئنسر اولیه پنج یا چند سال پیش با «بدن کامل» و «زندگی عالی» انجام نداده باشد. “
در هر نمایش، خانم کلی خود را کمتر با شخصیتهای آرزومند همسو میکند تا با افرادی که شرور یا افراد خارجی به حساب میآیند. اولین مهمان او در «Going Mental» آماندا ناکس بود که در سال 2015 از قتل هم اتاقی خود در تعطیلات در ایتالیا تبرئه شد.
خانم “بدیهی است که من در یک کشور خارجی که به آن زبان صحبت نمی کنم به زندان نیفتادم.” کلی گفت. اما من احساس میکنم که زمینههای مشترکی وجود دارد، او در رسانهها بسیار اشتباه فهمیده شد و مورد توهین قرار گرفت.
از جمله قابل تشخیص ترین تصاویر خانم کلی کسی است که در سال 2016 در نیویورک پست ظاهر شد. خبرنگاری از این روزنامه با خانم تماس گرفت. کلی وقتی 20 ساله بود، از او خواست تا در مورد حساب اینستاگرامش مصاحبه کند، جایی که او عکس هایی از خود در حال ژست گرفتن با لباس زیر منتشر کرد.
اماس. کلی پیش از این هرگز با مطبوعات صحبت نکرده بود. او برای درمان تبلوید آمادگی نداشت. مقاله به نام خانم کلی یک “لولیتای امروزی” است و به نقل از یک روانشناس که خانم را انتخاب کرد. کلی در پیشتاز یک روند خطرناک: «دخترانی که عکسهای تلقینکننده جنسی را در اینترنت منتشر میکنند» که دنبالکنندگان زیر سن خود را تشویق میکردند که همین کار را انجام دهند.
«روزها گریه کردم. راستش من خجالت میکشیدم که پدرم آن را ببیند یا کسی آن را برای او بفرستد.” «احساس میکردم که بهعنوان یک روسپی بچه جنسی به تصویر کشیده شدهام».
اماس. کلی، که جوانترین فرد از چهار نفر در سیاتل بزرگ شد، گفت که در حدود 14 سالگی، زمانی که پس از مرگ ناگهانی مادرش با یک زندگی خانگی “از هم گسیخته و آشفته” دست و پنجه نرم می کرد، به اینترنت پناه برد. او در حساب Tumblr خود با نوجوانان دیگر در سراسر کشور دوست شد و در مورد چیزهایی که آرزو داشت با مادرش صحبت کند به تفصیل پست گذاشت: له شدن، دوست پسر شدن، شروع قاعدگی، از دست دادن باکرگی.
هنگامی که او به نیویورک رفت تا در کالج هنرهای لیبرال یوجین لانگ در رشته روانشناسی و مطالعات جنسیتی تحصیل کند، مخاطبان وبلاگ Tumblr او را در اینستاگرام دنبال کردند و او وبلاگ نویسی بدون فیلترش را به وب سایت جنسی شیک Killer and a Sweet Thang تبدیل کرد و مقالاتی درباره آن منتشر کرد. جنسیت و هویت توسط سایر زنان و مردان جوان، علاوه بر تفکرات خودش.
او همچنین شروع به ارسال منظم تصاویر نیمه دوم کرد، که به گفته او به تعداد فالوورهایش به شش رقم کمک کرد.
امروز ممکن است برای توضیح دادن به یک دانشجوی کالج سخت باشد که چرا یک زن جوان که عکس های تحریک آمیز پست می کند پوشش خبری را توجیه می کند.
بحثها در مورد نحوه تعامل دختران و زنان جوان با پلتفرمهایی مانند اینستاگرام – و تأثیرات آن بر خودانگاره و سلامت روان آنها – هنوز فراوان است. اما در اواسط دهه 2010، مکالمات پیرامون اینفلوئنسرها، تمایلات جنسی و رفتار آنلاین تازه شکل می گرفت و مرتباً آبفشان ها را برانگیخت. برخی از فمینیست ها پیشنهاد کردند که سلفی می تواند قدرت بخش باشد. دیگران آنها را خودشیفته، خود شی گرا و حتی “فریاد کمک” نامیدند. عصبانیت در مورد خانم کلی یک قطعه طعمه دیگر بود که در این آب های خروشان پرتاب شد.
جولیان اسکوبدو: «معمولاً در اواسط دهه 2010 این احساس وجود داشت که سلفیها اوج خودشیفتگی اینترنتی هستند، البته از دریچه جنسیت فیلتر میشدند، و روشی که زنان و دختران عملاً هر کاری آنلاین انجام میدادند خطرناک و ناروا تلقی میشد. شپرد، سردبیر سابق وبسایت فمینیستی Jezebel، در ایمیلی نوشت. «حتی سلفیهای خفیف خطرناک نیز اغلب بهعنوان کار زنان کشته شده در اینترنت در نظر گرفته میشد.»
اماس. دیدگاه کلی در طول زمان تغییر کرده است. خانم “من با انتشار این عکس های تحریک آمیزتر احساس قدرت کردم.” کلی گفت. ما خودمان را متقاعد میکنیم که وقتی برای ما کار میکند، توانمند است. و وقتی دیگر این کار را نمی کند، به نوعی با آن سیلی می خورید».
اماس. کلی توانست این مقاله ناراحتکننده را به شتاب شغلی تبدیل کند – دنبالکنندگان بیشتر، معاملات با برندهای جدید، سخنرانیها در مدارس آیوی لیگ، پانلهایی برای Planned Parenthood – اما از نظر ذهنی خود را در مکانی تاریک یافت. او گفت که با افکار وسواسی و پارانویا دست و پنجه نرم می کند که اغلب مربوط به روابط عاشقانه است.
او میگوید: «من به خانه میرفتم و برای خواب گریه میکردم، یا میلرزیدم یا سه روز نمیتوانستم آپارتمانم را ترک کنم.
پس از آنچه او می گوید تلاشی برای پایان دادن به زندگی خود بود، خانم. کلی طی سه سال متوالی متخصصان مراقبت های بهداشتی را دید. او گفت که در نهایت، یک دکتر به او گفت که او دارای اختلال شخصیت مرزی است، تشخیصی که به او کمک کرد تا احساسش را بفهمد.
در سال 2019، او به دنبال درمان بستری در بیمارستان مکلین، یک مرکز روانپزشکی وابسته به دانشکده پزشکی هاروارد در ماساچوست که برای درمان بیمارانی از جمله سیلویا پلات و آن سکستون شناخته میشود، رفت. او به یاد می آورد که در مک لین، هر روز به شدت تنظیم می شد. او به مدت پنج ماه هر روز ساعتها تحت درمان بود و اجازه دسترسی به تلفن همراه را نداشت. او در خانه ای با گروهی از زنان زندگی می کرد که تشخیص مشابه او داشتند.
او گفت که کارکنان در طول روز او را تحت نظر داشتند و گزارشات آنها بر اساس گزارش های خودش از رفتار او در درمان بررسی شد. او گفت: «شما مثل یک موش آزمایشگاهی مدام تحت نظر هستید. او گفت: «من آن را دوست داشتم، اما به نوعی شبیه «بازمانده» بود.» در نهایت، او گفت، این برنامه زندگی او را نجات داد. او گفت که رژیمی که شامل درمان است اکنون علائم او را از بین می برد.
این روزها خانم کلی خود را کمی گوشه گیر توصیف می کند. او بیشتر هفته را در آپارتمانش در چند بلوک پارک میدان تامپکینز کار میکند، اگرچه شبهای آخر هفته برای قرار ملاقات، شام و نمایشگاههای هنری بیرون میرود. او همچنین چیزی شبیه رابط مرکز شهر است. او در کوکتلهایی که هر ماه میزبانی میکند، گروههای دوستان متفاوت خود را با هم ترکیب میکند: «هنرمندان گرسنه»، روشنفکران، «بچههای پولدار پایه» و «انواع دایمز اسکوئر».
او گفت: “من یک آفتاب پرست هستم.” “من می توانم با انواع مختلف مردم کنار بیایم.”
او اخیراً با نقاش مرکز شهر آنا ویانت دوست شد و به موزه تبدیل شد. کلی. در نقاشی “آیلین” خانم. کلی رو به خودش است، دستها بالای سرش بلند شده، لباس زیرش زیر یک لباس مجلسی سفید نمایان است. تابلوی دیگر، “دو آیلین”، دو داپلگانگر را نشان می دهد که با چشمان بسته کنار هم ایستاده اند. در سمت چپ، خانم گونه های کلی به خاطر شوخی درونی لبخندی فرورفته است. در سمت راست، او غمگین و آرام است.
خانم میگوید: «من فکر میکردم که او دارای ویژگیهای بسیار نرم و منحنیهای بسیار زیبایی است که نقاشی کردنشان لذت بخش است. ویانت، که با خانم آشنا شد. کلی از طریق یک دوست مشترک. او از خانم قدردانی کرد. تمایل کلی به تسلیم شدن در برابر چشم انداز اخروی خود.
او گفت: «من میتوانم با صورت و هیکل او بازی کنم و آن را به گونهای تحریف کنم که خودم راحت باشم، اما نه معمولاً شخص دیگری. او به من اجازه میدهد این کار را انجام دهم بدون اینکه توهین یا صدمه ببینم.
اماس. کلی به طور کامل از تسلط خود بر تصویر خود چشم پوشی نکرده است. او برای این مقاله تابلوی خلق و خوی با عکس هایی از «دختر رفته» و «خودکشی های باکره» برای عکاس فرستاد. (زمانی که عکاسان معمولاً نیازی به هدایت هنری از سوژههای خود ندارند.) و او همچنان عکسهای تحریکآمیز خود را در رسانههای اجتماعی منتشر میکند – اگرچه او میگوید که دیگر مانند زمانی که او به توجه و اعتبار غریبهها «معتاد» بود، «اعتیاد» ندارد. جوان تر بود
چند هفته پس از افتتاحیه خانم نمایش ویانت، خانم کلی به گاگوسیان بازگشت. یک روز بارانی بود و او در گالری تنها بود. برای کسی که در “انتخاب عکس های خاص برای نمایش در جهان” حرفه ای ایجاد کرده است، به فکر خانم. پرتره های ویانت حس درمانی داشت. او گفت: “وزنی از روی شانه هایم برداشته شد.”