در سال 1925، یک مهاجر آلمانی به نام وینولد ریس برای طراحی و تصویرسازی شماره ای از مجله Survey Graphic که به هارلم، پایتخت فرهنگی جدید آمریکای سیاه اختصاص داشت، دعوت شد. بنابراین او مداد شمعی و پاستل خود را جمع کرد و به بالای شهر رفت تا لنگستون هیوز، زورا نیل هرستون، جیمز ولدون جانسون و دیگر افراد برجسته را که رنسانس هارلم نامیده میشود، همراه با همسایههای کمتر مشهورشان بکشد.
با این حال، پس از چاپ مجله، گالری او، که در غیر این صورت یک تجارت سریع برای او انجام می داد، از نمایش اثر خودداری کرد. در “هنر وینولد ریس: یک مدرنیست مهاجر” در انجمن تاریخی نیویورک، پرتره های حساس، انسانی و گاهاً درخشان هارلم او اولین موزه خود را از زمان حضور در شعبه هارلم خیابان 135 کتابخانه عمومی نیویورک در اینجا نشان می دهد. یک قرن پیش
ریس (1953-1886) پسر و نوه تصویرگران و چاپ سنگی، هنرهای زیبا را در مونیخ آموخت، اما او راه خود را با مشاغل تجاری در پرتره و تبلیغات پرداخت. در سال 1913، بازارهای هنری در آلمان رو به انقباض بود و ریس به نیویورک نقل مکان کرد، اگرچه پسرش، تارک، بعداً پیشنهاد کرد که آنچه او را واقعاً به آمریکا کشانده بود، تمایل به نقاشی بومیان آمریکایی بود. در واقع او مجذوب تمام چهرههای مختلفی بود که میتوانست در دنیای جدید بیابد، ترسیم آمریکاییهای آسیایی-آمریکایی مانند ایسامو نوگوچی در نیویورک، سفر به مونتانا برای ترسیم اعضای Blackfeet Nation، و به تصویر کشیدن شماره قبلی Survey Graphic با پرترههایی از انقلابیون مکزیک
او همچنین مبلمان ساخت، مدارس هنری خصوصی را در دهکده و مناطق بالا باز کرد و مجموعهای از رستورانهای شیک نیویورک را از نقاشیهای دیواری تا کتابهای کبریتشان تزئین کرد. بیشتر رستورانها تخریب شدهاند، اما 150 شیء هنری در نمایشگاه شامل تعداد زیادی طرح و نقشه، همراه با صندلی، پوستر، بروشور، دروازه فلزی و پاستیلها میشود. سبک در سراسر اقیانوس اطلس
یکی از ماکتهای پوستر یک محصول ثبتنشده – که «آشنا» نام داشت – مرد مسنتری را با سبیل و تکههای گوشت گوسفند نشان میدهد که به جلو خم شده و در حالی که سیگاری کاملا افقی را بین انگشت شست و سبابه فشار میدهد، چشمانش را بسته است.
پس زمینه زرد مایل به طلایی خطوط مارپیچ و مواج تقریباً می تواند برای کاغذ دیواری و جلیقه بگذرد. هایلایت ها و سایه ها اغراق آمیز هستند، اما هنوز انتزاعی نیستند. و لذت خبره، هر چند غیر قابل توضیح است، آشکار است.
در نیویورک دوران جنگ جهانی اول، چنین کارهایی جلوتر از زمان خود بود. اکنون، البته، گذشته را تداعی می کند، و با نگاهی به گذشته به راحتی می توان دریافت که ریس بیشتر یک مترجم بین فرهنگی بود تا یک مبتکر. همچنین تعجب آور نیست که مردی با چنین تمرین التقاطی و متمرکز تجاری هرگز جایگاهی در کانون هنرهای زیبا پیدا نکرد.
اما وقتی وارد اتاق میانی نمایشگاه میشوید، جایی که قطعات Survey Graphic به سبک سالن با تعدادی دیگر از پاستیلهای Reiss مربوط به دهه 1920 آویزان شدهاند، شروع به دیدن آثاری میکنید که میتوانستند هفته گذشته ساخته شده باشند. این نه تنها تازگی یک هنرمند سفیدپوست است که در سال 1925 پرتره های دقیقی از سوژه های سیاه پوست می سازد، یا نحوه ترسناکی که آنها نقاشی آلیس نیل “Black Draftee” در سال 1965 را به یاد می آورند، که مانند بسیاری از تصاویر هارلم ریس، دارای یک سر کاملا رنگی بر روی طرح است. – بدن (همانطور که جفری سی استوارت، استاد مطالعات سیاه پوست در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا، در مقاله کاتالوگ خود اشاره می کند، ریس همچنین پیش بینی کرده بود که اندی وارهول از تکنیک های هنری تجاری برای پرتره های هنری زیبا تا چندین دهه استفاده کند.)
همه پرتره ها متمایز هستند، اگرچه کیفیت آنها متفاوت است. ریس به وضوح تمام قفل های شاه بلوطی مجعد مردی را که لباس مسیح را برای نمایش عاطفه اوبرامرگاو به تن داشت مطالعه کرد، اما زرد و قرمزهای اغراق آمیزی که او برای برادر و پسرش به کار می برد، با کاریکاتور معاشقه می کنند. یک زن ناشناس در مقابل پسزمینهای طلایی، ترکیبی خیرهکننده و بدون شک شباهت خوبی است، اما در واقع چندان واقعی نیست، در حالی که بخشهای مساوی از لطافت و زرق و برق عاشقانه در پروفایل همسر ریس، هنریت، ظاهر میشود. (پرده مشکی مشکی که به آرامی روی گونه های او کشیده شده است را از دست ندهید.)
اما پرتره های هارلم، در بیشتر موارد، استثنایی هستند. آلن لاک نویسنده و آموزگار، که برای Survey Graphic به هارلم به عنوان “مکه سیاهپوستان جدید” نوشته است، آسیب پذیر، باز و کمی عصبی به نظر می رسد، جوانی چهره او در تضاد با رگ های سنگین پشت بدنش است. دست ها. لنگستون هیوز، رویایی و دوستداشتنی، پیشانی یک بنای تاریخی مصری دارد، در حالی که کنتی کالن، تنها 22 سال، اما خود شاعر مشهوری است، با خودبزرگ بینی شکننده یک مرد جوان نگاه میکند. دو زن ناشناس – “دختری با پتو” و “بازیگر” – حضور نقاشی رنگ روغن را با سنگ مستند عکاسی ترکیب می کنند.
با این حال، کسی که مدام به آن فکر میکنم، الیز جانسون مکدوگالد است که برای مجله درباره «مبارزه برای رهایی جنسی و نژادی» نوشت و بعداً اولین زن سیاهپوست نیویورک شد که به عنوان مدیر مدرسه دولتی خدمت کرد. مانند تقریباً همه نقاشیها، ریس چشمانش را کمی بزرگ میکند و عنبیهها و مردمکها را با همان سیاهی گرم نشان میدهد. در هر صورت، اثر به ویژه مغناطیسی است. این حس را دارید که مهارت عملی ریس، ملاقات در مک دوگالد با شخصیتی قدرتمند و خودکفا، کانالی شد که از طریق آن او میتوانست صد سال به آینده نگاه کند.
هنر وینولد ریس: یک مدرنیست مهاجر
تا اکتبر 9. موزه و کتابخانه انجمن تاریخی نیویورک، 170 سنترال پارک غربی، منهتن. 212-873-3400; nyhistory.org.