Abhimanyu Jakhar یک کشتی‌ساز، رستوران‌دار، در مورد مسیر خود برای رسیدن به موفقیت و تمام چالش‌هایی که در این مسیر با آن روبرو بوده است، بر اساس میل و اشتیاق خود برای تحقق همه چیز صحبت می‌کند.
مرحله اولیه زمانی که شروع کردید چگونه بود و در نهایت چه زمانی شروع به موفقیت کردید؟
مرحله اولیه برای هر کارآفرینی با عنصر ترس گیج می شود. زیرا میت یک باور درونی بود که به رویایی وابسته بود که می توانستم به وضوح ببینم. من هیچ دانش پیش زمینه ای نداشتم زیرا در هیچ یک از صنایعی که وارد آن می شدم تجربه نداشتم اما قطعاً اراده و کنجکاوی برای یادگیری چیزهایی که نمی دانستم داشتم. می‌دانستم اشتباه می‌کنم، اما استراتژی بسیار ساده بود که بتوانم از آنها درس بگیرم و اشتباهات را تکرار نکنم و اینگونه می‌توانم بگویم که تا اینجا راه را طی کرده‌ام. زمان‌هایی بود که فکر می‌کردم این را به دست آورده‌ام، زمان‌هایی پر از شک و تردید در خود وجود داشت، اما دوباره یک رویا و یک قلب سوزان می‌تواند شما را از چیزهایی که هرگز فکرش را نمی‌کردید سوق دهد.
الگو داشتی؟
من الگوهای زیادی در زندگی ام نداشتم اما در ذهنم موقعیت هایی را که نمی خواستم در آنها باشم و افرادی که نمی خواستم شبیه آنها باشم را می دانستم. من قطعاً از افراد زیادی در زندگی ام الهام گرفتم تا از مادرم شروع کنم که در واقع در مورد عزم، سخت کوشی و قدرت تجلی به من آموخته است. همچنین افرادی مانند راتان تاتا و باراک اوباما الهام بخش من بودند، مبارزات و دیدگاه آنها چیزی است که من با آن ارتباط دارم.
چگونه با شکست‌ها کنار آمدید یا آن را مدیریت کردید؟
شکست‌ها برای هر کسی همیشه دلخراش است، صادقانه بگوییم هیچ کس هرگز عقب‌نشینی نمی‌کند، اما این مهم‌ترین بخش سفر شماست، زیرا آنها چیزهای زیادی به شما می‌آموزند که بدون آنها رسیدن به هدف تقریبا غیرممکن است. من یک هک بسیار ساده در زندگی داشته ام – فقط دست به کار شوید و هرگز تسلیم نشوید. با این کار اگر امروز نباشی فردا یا شاید پس فردا آنجا خواهی بود اما اگر تسلیم نشوی هیچ چیز نمی تواند جلوی تو را بگیرد.
اهداف بلند مدت شما چیست؟
در ابتدا وقتی شروع کردم، همانطور که قبلا ذکر شد، اهدافم مانند هرکسی روی پول، قدرت، احترام و غیره متمرکز بود، اما امروز می‌خواهم کارم تغییری در این دنیا ایجاد کند. من می خواهم سهم خود را در آینده این جهان داشته باشم. افرادی که ما استخدام می کنیم به دلیل ایده ای که من توانستم آن را به واقعیت تبدیل کنم، وضعیت بهتری در زندگی دارند، این به تنهایی یک احساس فوق العاده خوب با مسئولیت زیاد است.
وقتی با مشکلات خاصی روبرو می شوید چگونه مثبت می مانید؟
در این سفر زیبا با شکست مواجه خواهید شد، روزهای بد بیشتر از روزهای خوب خواهید بود، اما آنچه در روزهای بد انجام می دهید، طرز فکری که در مورد اهداف و زندگی خود در این روزها دارید، بیشترین اهمیت را دارد.
تمام تلاش خود را به کار ببندید و فقط روی کار تمرکز کنید، مثل اینکه هیچ چیز نمی تواند شما را متوقف کند و متوجه خواهید شد که اگر اراده و عزم برای انجام آن را داشته باشید، هیچ چیز نمی تواند مانع شما شود.
یکی از چیزهایی که قطعا به من کمک می‌کند تا با شکست‌ها کنار بیایم این است که به خودم یادآوری کنم که چرا همه این کارها را شروع کردم و برای من این به تنهایی به اندازه کافی خوب است که من را مجبور به تلاش دوباره کند.
زمانی که تصمیم گرفتید مسیر معمولی را ترک کنید و کاری را کاملاً خارج از منطقه راحتی خود شروع کنید؟
وقتی اولین کسب و کارم را شروع کردم، 18 ساله بودم که در کالج بودم، با میل به رویایی که داشتم و جسارت فراوانی که داشتم. من دانش بسیار کمی داشتم اما می دانستم که به نحوی آن را کشف خواهم کرد، در راه خود یاد خواهم گرفت و دقیقاً این کار را انجام دادم. شروع با هر چیز جدید همیشه شما را با شکست های زیادی مواجه می کند، چالش های دیده نشده ای که برای من نیز اتفاق افتاده است.
